معنی قوم ترکمن

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

ترکمن

نام طایفه ای از طوایف ایران که بیشتر در گرگان و ترکمن صحرا زندگی میکنند

لغت نامه دهخدا

ترکمن

ترکمن. [ت ُ ک َ م َ] (اِخ) ترکمان. رجوع به ترکمان شود.


قوم

قوم. (اِ) دسته. آهنگی است در موسیقی. رجوع به آهنگ شود.

قوم. [ق ُوْ وَ] (ع ص، اِ) ج ِ قائم. (منتهی الارب). رجوع به قائم شود.

قوم. [ق َ] (ع اِ) گروه مردان و زنان معاً یا بخصوص گروه مردان و از این معنی است قول خدای تعالی: لایسخر قوم من قوم. (قرآن 11/49). و قول خدای تعالی: و لا نساء من نساء. (قرآن 11/49). یا زنان به تبعیت مردان داخل قومند مذکر و مؤنث هر دو آید و از ابن باب است قول خدای تعالی: کذب به قومک. (قرآن 66/6). و کذبت قبلهم قوم نوح. (قرآن 42/22) (از منتهی الارب). جماعت مردان بخصوص و گویند زنان نیز به تبعیت داخل میشوند. و به این نام نامیده شدند از آن جهت که به کارهای بزرگ و مهم قیام کنند. ج، اقوام، اقاوم، اقاویم، اقائم. (از اقرب الموارد).
- قوم فیل، اشاره به اصحاب الفیل است. (برهان).
|| کسان. خویشان.خویشاوندان.

قوم. [ق َ] (ع مص) به همه ٔ معانی رجوع به قیام (مص) شود. || (اِمص) اقامت. (از اقرب الموارد).

قوم. (ع اِمص) اقامت. قَوم. (اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ قبل شود. || (اِ) زین پوش. || نی که میان آن کاواک نباشد. (فرهنگ فارسی معین) (آنندراج).


ترکمن خیل

ترکمن خیل. [ت ُ ک ِ م َ خ ِ] (اِخ) دهی از دهستان بالاتجن است که در بخش مرکزی شهرستان شاهی و 6 هزارگزی باختر شاهی قرار دارد. آب آن ازنهر حبیب اﷲ و رودخانه ٔ تالار و محصول آنجا برنج و غله و پنبه و صیفی و نیشکر است. شغل مردم آن زراعت است و راه مالرو دارد. از مراتع این دیه گله داران ییلاقی استفاده میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


صحرای ترکمن

صحرای ترکمن. [ص َ ی ِ ت ُ ک َ م َ] (اِخ) جلگه ٔ مسطح صافی است و دو رود بزرگ اترک و گرگان از آن گذشته و ازجنوب بقراسو محدود میشود. بستر این سه رود قریب پنج یا شش متر پست تر از سطح صحراست. صحرای ترکمن بعرض 50 و طول 120 کیلومتر و تقریباً مسطح و نشیب کمی بطرف مغرب دارد و در آن هیچ ناهمواری و برجستگی جز بعضی تپه های مصنوعی دستی مانند اتنون تپه (تپه طلا) و تخماق تپه دیده نمیشود. سابقاً که سطح بحر خزر بالاتر بوده این صحرا را آب گرفته و رودهای اترک و غیره رسوبات خفیفی در این قسمت (ایجاد کرده) و سنگهای درشت تر رادر قسمتهای علیا قرار داده، ولی بعدها در موقعی که سطح بحر خزر کم کم پست شده رودها در رسوباتی که قبلا آورده بودند برای خود مجرایی تشکیل داده و فعلا در آن حرکت می کنند. (جغرافیای سیاسی مسعود کیهان ص 306).

فرهنگ عمید

ترکمن

قوم سفید‌پوست از نژاد ترک که در آسیای میانه، ترکمنستان، و شمال غربی ایران ساکن هستند،
هریک از افراد این قوم،

عربی به فارسی

قوم

مردم , گروه , قوم وخویش , ملت

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

قوم ترکمن

856

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری